با خدا دعوایم شد... 12 بهمن 1396 توسط سرباز گمنام امام زمان(عج) دیشب با خدا دعوایم شد. با هم قهر کردیم … فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد. رفتم گوشه ای نشستم. چند قطره اشک ریختم و خوابم برد. صبح که بیدار شدم. مادرم گفت: ” نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می آمد”… مطلب قبلیمطلب بعدی