بخشی از کتاب روابط متکامل زن و مرد
در انتخاب همسر، کسی را دنبال کن که بر تو تکیه داشته باشد و به تو افتخار کند. رجل، پای زندگی است. این مرد است که باید تکیه گاه باشد، نه اینکه خود ذلیل و متکی به غیر باشد.
در محبت یا گفت و گو، حد نگه دار، تا آنجا که هنوز به جمله هایی از تو مشتاق هستند، خاموشی تو شیرین است. دلزدگی، حتی از محبت، نفرت انگیز است.
به همان اندازه ای محبت و اقبال داشته باش که طرف تو نیاز دارد، نه به اندازه ای که تو داری.
هنگام راحتی و انس، در دل بهار زندگی، از پاییز هم یادی بکن. این توجه، تعلق و دلبستگی را ضعیف می کند و تو را آماده می سازد و برای حوادث، مصونیت می بخشد.
در لحظه های خوشی و شادی، برای دیگران هم سهمی بگذار و اگر مزاحم تو شدند سخت گیر نباش، که گذشت از خوشی ها، تو را به خوبی ها می رساند.
از کسانی نباش که رنجهایت و گرفتاری هایت را از نگاه و چهره و حالت هایت به هر کس منتقل کنی. سختی ها، مهمان تو هستند. آنها را به دلهای همسر و خانواده ات سرازیر نکن. اگر ناتوان هستی، با توانگری سفره ی دلت را باز کن، تا کاری صورت بگیرد، نه فقط درد دلی بر خاطرى آتش بیندازد.
این خوب است که همسر تو محرم دارایی ها و شادی های تو باشد، ولی لازم نیست که از گرفتاریهای تو و مشکلاتی که رزق تو هستند، سنگینی و سختی ببیند. مگر آنکه کارگشا باشد نه فقط سنگ صبور
برای همسرت غیر مستقیم، امنیت و اعتماد را فراهم کن. از محبت و عشق خودت پیش کسانی حرف بزن که برای او حرف می زنند. از خوبیهای او اینگونه یاد کن. و همینطور غیر مستقیم و با لطافت گله گزاری کن و امیدوار باش که سامان بگیرد و سر به راه بگذارد. برخوردهای مستقیم دیرتر مورد اعتماد قرار می گیرند و در صداقت تو تردید می آورند.
[استاد علی صفایی حائری]
? کتاب روابط متکامل زن و مرد