برو پایین، اصلا برو بمیر!
برو پایین،اصلابرو بمیر!
✍️شمال جای تو نیست،برو پایین تر، برو به جنوب!
اصلا برو بمیر!
آقای کارگر!
خانم کارگر!
تو هیچ حقی نداری و حضورت مانع عیش و خوشی ماست!
درست مثل دهه شصتی ها که مایه بدبختی و بحران در هرجایی هستند!
تو حق داشتن یک اسم بر سر یک خیابان شمالی را هم نداری! چه برسد به حقوق!
? حقوق بشر،حقوق شهروندی و حقوق انسانی وهمه اسم های قشنگ دیگر، برای تو نیست،برای زیبا رویان است، برای خوش صدا ها و خوش هیکل هاست ! نه تو که دستت پینه بسته و کمرت زیر بار خم شده!
? شب عید است،اما عیدی که هیچ،حقوق هم به تو نمی دهیم !
? عوضش رشت الکتریک ها را پیشکش می کنیم به همسر کرباسچی و عبدالله نوری و قبه و…!
? عوضش ابتکار ،همسر ظریف و … ان جی او دارند و کار خیر می کنند!
? حتی مرعشی هم خیریه دارد ،تازه اسمش هم مولی الموحدین است!
اگر چیزی می خواهی برو از این خیریه ها گدایی کن!
ما کاری با اقتصاد کردیم که فلج شود و تو ده ماه ده ماه حقوق نگیری،اما بازهم پای انقلاب هستی !
حالا که اینطور شد
حالا که بازهم صبوری
لیاقت یک خیابان را هم نداری!
آن هم شمالی!!
آن را باید به استخوان های پوسیده مصدق هدیه کرد تا دل اوباش سیاسی شاد شود.
همان جنوبی اش هم برای شما زیاد است!
اصلا تا ابد در همان جنوب بمانید و مزاحم ما نشوید!
? حضور شما و حتی اسم شما در شمال،آرامش ما را به هم می زند،شما بو می دهید و حق حیات ندارید!
? شماکاکا سیاه های عصرما یید،همان ها که در معدن یورت دور ماشین رئیس جمهور محبوب را گرفتید و بغضتان را بر سرش خالی کردید.
☑️شورای شهر که هیچ ، رئیس جمهورهم یادش نیست که کارگرهای زیادی ماه هاست حقوق نگرفته اند،شب عید است و آن ها هم برای بچه هایشان لباس و کفش نو می خواهند،شکمشان سیر است و از گرسنگان خبری ندارند،پس دنبال دعواهای مهوع و اشرافی خودشان افتاده اند
⭕️دخترها بروند استادیوم یا نه!؟
⭕️ با روسری یا بی روسری!؟
⭕️ فردا که هوا گرم شد،پیرهن بپوشند یا رکابی!؟
⭕️خیابان را به نام مصدق کنیم یا به نام پدرش!؟
همین دست اراجیف خوراک صبح و شامشان است و خوراک بچه های کارگران ،خون دل و حسرت و بغض!