*پنجره ای رو به خدا*

دل نوشته یکی از پرسنل ناجا برای همکار شهیدش در سپاه؛

نه سانچی بودی نه پلاسکو
نه قطار بودی نه زلزله
تو یک فرزند بی ادعای ایران بودی
کسی تورا نمیشناخت و فقط با خدا آشنا بودی
پلاسکو نبودی تا همه از تو بگویند
سانچی نبودی تا همه پروفایل ها به عکس تو تبدیل شود
و زلزله هم نبودی که کسی بداد خانواده ات برسد
آری همکار عزیزم
تو یک نظامی بودی ک برای دفاع از خاک و ناموس و امنیت مردم خود دل به دریای الهی زدی و خداوند هم پاداش تورا داد….
ما همه اینجا شرمنده ی توییم…
چرا که ن از تو اسمی میبریم و ن بعد از تو به خانوادت سرمیزنیم و دلداریشان میدهیم…
شهید راه خدا گناه تو این بود که تو فقط یک نظامی بودی…
نظامی بی ادعاییکه فقط خدارا دارد…
شهادت پاسدار راه خدا بر همه ملت ایران بخصوص نظامیان دلشکسته ای که هر روز داغ همکار و برادر جدیدی بر دلهای ماتم زده ی آنان مینشیند تسلیت. . .
پ.ن:در سپاه و نیروی انتظامی بخور بخور زیاد است،هم فحش،هم گلوله…
به راستی که پاسداران و ماموران ناجا دردی مشترک دارند…
پنج داعشی به هلاکت رسیدند
شانزده داعشی دستگیر
و سه پاسدار آسمانی شدند…روحشان شاد راهشان پر رهروباد.