غدیری ام سقیفه ای نیستم!
مینویسم از امام علىِ مهربانم، آنگاه که خلخال از پاى “زن یهـود” کشیدند و قلب بزرگ مرد جهانم پر غصه شد…
همین یک جمله کافیست تا بچرخد زمین بر مدار غیرت و مردانگى..
تا قد بکشـند تمام پسران سرزمینم بر بلنداىِ رداى سبز آن مردِ “پر وجودِ” سبز پوشم….
مینویسم از عیدى که سراسر مملو از حق و مهربانى و دوستدارى بود
تا هر چشمى ببیند و هر گوشى بشنود
که #علوى بودن همراه است با “حق بودن” همگام است با “مهربانى” و سمت و سویى دارد از “دوستى و دشمن نبودن” …
مینویسم از دل تمام شیعیانى که این روزها با افتخار #غدیرى ام را به هر زبانى فریاد میکشند ..
عیدتان مبارک باشد
آنگاه که ابوترابى بودن شما نه دلى را #میشکند و نه چشمى را تر میکند …
عیدتان مبارک آنگاه که عاشقانه بر گـِرد مهربانى پیشواى نخستین عالم، مهربان میگردید و خوشحالیـد..
عیدتان مبارڪ اگر لبخند به لبهای دیگران هدیه میکنید..
عیدتان مبارک اگر صدلعنت بر دشمنان مرتضی علی میگوید و هزار لعن بر “نامهربانی خودتــان”