محمدرضا ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت...
? #یا_زهرا_س ?
? محمد ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت. یڪی از سادات گردان نقل می ڪرد:
یڪ بار به سنگر فرماندهی رفتم . محمد به احترام من از جا بلند شد. گفتم: «یڪ مرخصی چند ساعته می خواهم تا به اهواز برم » به دلایلی مخالفت ڪرد. اصرار ڪردم اما بی فایده بود در نهایت وقتی ناامید شدم گفتم: «باشه شڪایت شما را می برم پیش مادرم.» هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم ڪه پا برهنه به دنبالم دوید !
دستم را گرفت و گفت :«این چه حرفی بود ڪه زدی ؟! بیا این برگه ی مرخصی سفید امضا ڪردم هر چه قدر میخواهی بنویس.»
تا به چهره اش نگاه ڪردم دیدم خیس از اشڪ است . گفتم : «به خدا شوخی ڪردم منظوری نداشتم و…» اما محمد همچنان اصرار داشت ڪه من حرفم را پس بگیرم !
یڪ سال بعد در عملیات ڪربلای 10 گلوله ی خمپاره به درون سنگر اصابت ڪرد . خیلی عجیب بود ، سه ترڪش به او اصابت ڪرده بود . یڪی به پهلو یڪی به بازو و دیگری به سر .
یڪ باره به یاد حرف سال قبل محمد افتادم . او از شهادت خود این گونه گفته بود : من در عملیاتی شهید می شوم که با رمز یا زهرا (س) باشد و من آن زمان فرمانده گردان یا “زهرا(س)” باشم . مدتی بعد پیڪر او تشیع شد و همان گونه ڪه وصیت ڪرده بود سربند یا “زهرا (س)” به پیشانی او بستیم و در ڪنار دوستانش در گلستان شهدای اصفهان آرمید .
? مداح دل سوخته شهید محمدرضا تورجی زاده
✅