*پنجره ای رو به خدا*

اگه مردم حلالمون نکنن چی ?
شهید دکتر مصطفی چمران ?
«یه بار با بی سیم خبر دادن که دکتر داره برای دیدنتون با ماشین به مدینه الزهرا «موسسه مخصوص دخترهای یتیم »میاد . به محض شنیدن این مطلب بچه ها ومسئولان مجتمع رفتن و با اسلحه اتوبانی رو که از بیروت به سمت دریا می رفت رو بستن
دکتر که از دور اومد و دید راه بسته تعجب کرد و پرسید : مگه اتفاقی تو مدینه الزهرا افتاده ? چرا ماشین های مردم معطلن؟ بلا فاصله خودشو به افراد مسلح رسوند وگفت : چرا اتوبان رو بستین؟! کی قراره به این جا بیاد ? وقتی جواب شنید به احترام شما اتوبان روبستیم ، هر دو دستش را بلند کرد و بر سر خود زد و گفت
وای بر من وای بر من ! اگر مردم حلالمون نکنن چی ?
بچه ها با تعجب پرسیند ? مگه اشتباهی از ما سر زده ؟ دکتر گفت: برای همین چند دقیقه ای که به خاطر من از عمرشون تلف شده فردا باید جوابگو باشیم وبعد دوباره گفت :وای برتو مصطفی باید از تک تکشون حلالیّت بطلبی به سراغ ماشین ها رفت سرش را از شیشه تک تک ماشین ها داخل می کرد ومی گفت آقا منو حلال کنید؛ این بچه های منو حلال کنید ، نفهمیدن اشتباه کردن☺️ »
‌