علامه حلی و ملاقات با امام زمان (عج)
? علامه حلی وملاقات با امام زمان علیه السلام ?
در یکى از روزها که به طرف کربلا رهسپار بود، در راه شخصى به او رسید و همراه علاّمه با هم به کربلا مى رفتند علاّمه با رفیق تازه اش شروع به صحبت کرد و مسائلى را بیان نمود هر مسئله مشکلى مى پرسید، رفیق راهش جواب مى داد به طورى که از علم رفیق راهش متحیّر ماند گرم صحبت بودند تا آنکه در مسئله اى، آن شخص بر خلاف فتواى علاّمه فتوا داد علاّمه گفت: این فتواى شما بر خلاف اصل و قاعده است دلیل هم که این قاعده را از بین ببرد نداریم. آن شخص گفت:
چرا دلیل موثّقى داریم که شیخ طوسى(ره) در کتاب تهذیب در وسط فلان صفحه، آن را نقل کرده است.علاّمه گفت: چنین حدیثى را در کتاب تهذیب ندیده ام. آن شخص گفت: کتاب تهذیبى که پیش تو هست در فلان صفحه و سطر این حدیث مذکور است!! ? ? ? ? ? ?
علاّمه درک کرد که در برابر استادِ علاّمه ها قرار گرفته، لذا شروع کرد به ذکر مسائل مشکله اى که براى خودش حل نشده بود، در این موقع تازیانه اى را که در دست داشت به زمین افتاد، در همین حین این مسئله را از آن شخص پرسید که آیا در زمان غیبت کبرى، امکان ملاقات با امام زمان(علیه السلام) هست؟ ? ? ? ? ? ? ?
آن شخص تازیانه را برداشته بود و به علاّمه مى داد و دستش به دست علاّمه رسید فرمود:
چگونه نمى توان امام زمان را دید در صورتى که اینک دست او در دست توست.علاّمه چون متوجه شد، خود را به دست و پاى امام زمان(علیه السلام)انداخت و آنچنان محو عشق آن حضرت شد که مدتى چیزى نفهمید، پس از آنکه به حال خود آمد کسى را ندید، به خانه مراجعت کرد و فورى کتاب تهذیب خود را باز نمود و دید آن حدیث با همان علائم از صفحه و سطر، تطبیق مى کند، در حاشیه این کتاب در همان صفحه نوشت: این حدیثى است که مولایم امام زمان(علیه السلام) مرا به آن خبر داده است.
? ? ? ? ? ? ? ? ?